آربی....

سلام کوچولوهای نازنازی

دیشب دوباره نگران شدم نکنه ثبت احوال اجازه نده اسمتون رو بذاریم آربی!

توی نت سرچ کردم و یه سایت "نام نامه" پیدا کردم و باز اسمت رو دیدم. بازم به معنای سرمست و من خیلی خوشحال شدم. سر فرصت حتما میرم ثبت احوال و استعلام می گیرم.

اسم "آربی" و "آربیس" رو می ذارم روی پسر کاکل زری و اسم دخترای ملوسم رو "آربینه" و "آربی تا"

آربی = سرمست

آربیس = نام دریاچه

آربینه =  سرمست (مونث)

آربی تا = سرمست بی همتا، آریایی بی همتا

آربینا = ؟

 

دوستتون دارم........

 

سلام شیرینٍ سرمست من

 

این متن رو همین الان توی یه وبلاگ خوندم، می ذارم اینجا تا همیشه یادم باشه که کودکی تو چه ارزشی داره!

 

اگر فرصت داشتم كه كودكم را دوباره بزرگ كنم،

به جاي آنكه انگشت اشاره ام را به سمت او بگيرم!

در كنارش انگشت هايم را در رنگ فرو مي بردم،

و نقاشي مي كردم.

اگر فرصت داشتم كه كودكم را دوباره بزرگ كنم،

به جاي غلط گيري به فكر ايجاد ارتباط بيشتر مي بودم.

بيشتر از آنكه به ساعتم نگاه كنم به او نگاه مي كردم.

سعي مي كردم درباره اش كمتر بدانم ، اما بيشتر به او توجه كنم.

به جاي اصول راه رفتن ،

اصول پرواز كردن و دويدن را با او تمرين مي كردم.

از جدي بازي كردن دست بر مي داشتم،

و بازي را جدي مي گرفتم.

در مزارع بيشتري مي دويدم،

و به ستارگان بيشتري خيره مي شدم.

بيشتر در آغوشش مي گرفتم،

و كمتر او را به زور مي كشيدم.

كمتر سخت مي گرفتم،

و بيشتر تاييدش مي كردم.

اول احترام به خود را در او مي ساختم،

و بعد خانه و كاشانه اش را...

و بيشتر از آنچه كه عشق به قدرت را يادش بدهم،

قدرت عشق ورزيدن را يادش مي دادم.

 

 

دایان لومان - ترجمه : پروین قایمی

 

پی نوشت مهم: می میرم برات فرشته ناز من .......